روانشناسی فضایی یکی از شاخههای بسیار مهم در پزشکی فضایی است. فضانوردان از بین سالمترین و بهترین افراد جامعه به لحاظ تواناییهای جسمی و روحی انتخاب میشوند. اما در طول یک ماموریت فضایی و در جریان تمرینات قبل از آن شرایطی برای یک فضانورد ایجاد میشود که لزوم توجه ویژه به مسائل روحی و روانی وی را میطلبد. در ماموریتهای فضایی طولانیمدت، اغلب فضانوردان با مشکلات روحی مواجه میشوند. تجربه ماموریتهای نسبتاً بلندمدت فضانوردان در ایستگاه فضایی میر درسهای بسیاری را در این حوزه به دانشمندان پزشکی فضایی آموخت. امروزه با طرح موضوع سفر به مریخ و حضور گردشگران و مسافران فضایی، مقوله روانشناسی فضایی مورد توجه جدیتری قرار گرفته است.
فهرست:
|
1 مقدمه |
|
2 اهميت و ويژگيهاي روانشناسي فضايي |
|
3 مولفههاي موثر در روان فضانوردان |
|
4 تجارب بهدست آمده از دو ايستگاه فضايي مير و آياساس |
|
5 آينده روانشناسي فضايي |
|
|
|
حضور در فضا تجربهاي جديد و منحصر بهفرد براي بشر پس از چندين هزار سال زندگي بر روي سياره زمين است. پديده شگرف زندگي در فضا كه شايد بتوان گفت بارزترين خاصيت آن عدم وجود گرانش زمين و بيوزني است، قاعدتاً اثرات متعددي را بر ارگانيسم انسان در پي دارد. يك فضانورد از هنگام پرتاب به فضا تا بازگشت مجدد به زمين و حتي پس از آن، با دهها مساله حياتي پيچيده روبرو است.
از همين روست كه در كنار همه علوم و فناوريهاي عرصه فضا، شاخه پزشكي فضايي يا هوافضايي از نقش پررنگ و ويژهاي برخوردار است. اما حيات يك انسان فقط به عوامل فيزيكي مانند ضربان قلب، دستگاه گوارش، دستگاه تنفس و ... خلاصه نميشود. روح و روان انسان به عنوان اشرف مخلوقات، نيز در كيفيت و كميت حيات بسيار مهم و تعيينكننده است. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه روان و جسم انسان همواره در تعامل و ارتباط متقابل با يكديگر قرار دارند و هر يك از آنها ميتواند بنا به شرايط حاكم، علاوه بر ايجاد تغيير در خود، در ديگري هم تأثير متقابل داشته باشد.
فضانوردان اقليتي بسيار بسيار اندك از انسانها را تشكيل ميدهند. ماموريت سخت و ويژه آنها در محيطي ناآشنا و نامانوس، باعث شده تا همواره به عنوان قهرمان در جوامع بشري مورد توجه قرار گيرند. اگرچه فضانوردان عدهاي خاص هستند كه به لحاظ قابليتهاي فيزيكي، هوش و سلامت روح در مقياس بالاتري از ميانگين جامعه قرار دارند، بديهي است كه به لحاظ توانمنديهاي جسمي، غرايز و روح و روان همان چارچوبهاي بشري را دارا هستند. عوارض ناشي از حضور در فضا و شرايط موجود در محيطهاي خارج از زمين، داراي اثرات جسمي و روحي مختلفي بر روي فضانوردان است.
فضانوردان از بين سالمترين و قويترين افراد به لحاظ جسمي و روحي انتخاب ميشوند. لذا اصولاً يك فضانورد قبل از فضانورد شدن به هيچوجه درگير مشكلات روحي و رواني نيست. آنچه كه ممكن است در فضانورد تاثير منفي داشته باشد، مربوط به دوره تمرينات بر روي زمين و بهخصوص در دوره ماموريت در فضا است.
دو مورد از مهمترين بيماريهاي روحي و رواني شايع در فضانوردان، افسردگي و آستنيا است. آستنيا داراي علايمي نظير خستگي غيرطبيعي، فشار روحي، بدخلقي، ضعف حافظه و پريشاني است. ساير عوارضي كه گاهي در فضانوردان مشاهده شده است عبارتند از: احساس سرخوشي غيرطبيعي، روانرنجوري، پذيرش و بروز جنبههاي منفي شخصيتي، كاهش در توانمنديهاي فردي، كاهش در توانايي انجام كارهاي همزمان، كاهش در سطح هوشياري، زمان پاسخ و قدرت تمركز. البته اين عوارض بيشتر در اثر پروازهاي فضايي طولانيمدت رخ ميدهند و پروازهاي كوتاهمدت با عوارض روحي و رواني كمتري درگير هستند [1].
امروزه با جديتر شدن برنامه سفر به مريخ و از آنجا كه رفت و برگشت به اين سياره بيش از 450 روز به طول ميانجامد [2]، توجه به مباحث روحي و رواني در فضانوردي رويكرد تازهاي به خود گرفته و جايگاه ويژهاي را در تحقيقات پزشكي فضايي به خود اختصاص داده است [1]. اگرچه تعداد افرادي كه تجربه حضور در فضا را داشتهاند، بسيار محدود بوده است، ولي با توجه به آنچه در مورد خاص بودن فضانوردان و همچنين اهميت دستاوردهاي آنها براي رسيدن به شناخت دقيق از عمق خلقت لايتناهي ذكر شد، ميطلبد كه همزمان با ارتقاي دانش و فناوري فضايي، به موضوع روانشناسي در عرصه فضا نيز به تفصيل پرداخته شود.
|
روانشناسي، به طور خلاصه، مطالعه علمي رفتار و فرايندهاي ذهني است. وقتي صحبت از علم روانشناسي به ميان ميآيد، به اين مفهوم است كه اصول، قواعد و قوانين حاكم بر رفتار آدمي در تمامي جنبهها، با استفاده از روشهاي علمي مطالعه ميشوند. اگر امروز بگوييم كه بياطلاع از روانشناسي نميتوان امور خود را گذراند، نبايد موجب شگفتي شود. اين شاخه از علوم، تقريباً در تمام عرصههاي گوناگون زندگي انسانها مورد توجه متخصصان امر قرار گرفته است. در اين رشته، سوالات متعددي مطرح ميشود كه برخي از آنها عبارتند از:
و سوالات بيشماري كه به واسطه پيچيدگيهاي انسان همواره در گذر زمان و بنا به شرايط زماني و مكاني در حال تغيير است.
با توجه به اين كه روانشناسي، علمي پيچيده و گسترده و مرتبط با تخصصها و زمينههاي متعدد است، هر مبحثي از علم و فناوري موجب رشد شاخهها و زيرشاخههايي از علم روانشناسي ميشود كه از آن جمله، ميتوان به زيرشاخه روانشناسي فضانوردي اشاره كرد. بر اساس تحقيقات انجام شده در مراكز فضايي معتبر دنيا، اين نتيجه حاصل شده كه علم روانشناسي در كنار توسعه فناوري فضايي، از جايگاه ويژهاي در علوم فضايي و فضانوردي برخوردار است و مديران ارشد سازمانهاي فضايي به اين موضوع واقف شدهاند كه يكي از رموز دستيابي به پيشرفتهاي اساسي در عرصه فناوري فضايي، پرداختن به شرايط روحي- رواني و جسماني در كنار پرورش علمي فضانوردان و ساير متخصصين علوم فضايي است.
نقطه شروع تاريخ روانشناسي فضايي مانند فيزيولوژي و پزشكي فضايي، به سفر اولين انسان به فضا بازميگردد. يوري گاگارين اولين كسي بود كه از بين حدود يكصد خلبان برتر نيروي هوايي شوروي سابق براي اين ماموريت انتخاب شد. وي تنها 108 دقيقه در داخل يك كپسول، محيط فضا را تجربه كرد [2]. در ابتداي عصر فضا، فضانوردان همگي مرداني قوي و تنومند بودند كه معمولاً از بين ورزيدهترين خلبانان نيروي هوايي انتخاب ميشدند و تنها تعداد معدودي زن توانستند در زمره پيشگامان فضا قرار گيرند. ماموريت آنان اغلب به حضور بسيار محدود در فضا و انجام چند ماموريت نمايشي، مثلاً راهپيمايي در فضا، و سپس بازگشت به زمين خلاصه ميشد.
در آن زمان، اگرچه مسائل فيزيولوژيك و بدني فضانوردان مورد توجه قرار ميگرفت، مباحث مربوط به روانشناسي بيشتر به آمادگيهاي رواني قبل از پرواز محدود ميشد. البته قابل توجه است كه در ابتداي عصر فضا، فضانوردان به دليل ابتدايي بودن سامانهها و فناوري فضايي فشار كاري بيشتري را به نسبت امروزه تحمل ميكردند [2] و قاعدتا فشار روحي و رواني بيشتري نيز به ايشان وارد ميشد، اما به هر حال، مدت زمان ماموريتها بسيار كوتاه بود.
با توسعه و گسترش فعاليتهاي فضانوردي و مطرح شدن سفرهاي فضايي (مانند سفر به ماه) و همچنين ساخت ايستگاههاي فضايي، ماموريتهاي فضانوردان رفته رفته از انجام يك ماموريت در مدت زماني محدود خارج ميشد و به سمت ماموريتهاي چندمنظوره با مدت زماني چند روز تا چند ماه ميرفت. بنابراين، عوامل مهم ديگري نيز وارد حوزه فضانوردي شدند كه لزوم توجه به مبحث روانشناسي را بيشتر ميكرد. در نهايت، فضانوردي از ماموريتهاي چند ساعته فضايي به سمت «زندگي» در فضا سوق پيدا كرد و اين نقطه اصلي براي توجه بيشتر به روانشناسي فضانوردان بود. قاعدتاً روانشناسي زندگي انسان بر روي زمين با روانشناسي زندگي در كپسولي با فضاي محدود، بسيار متفاوت خواهد بود (تصوير 1).
|
تصوير 1- فضانوردان در ايستگاه فضايي بينالمللي |
همانطور كه اشاره شد، روانشناسي فضايي به موازات فناوري فضايي رشد كرده است. يك فضانورد در طول ماموريت خود با عواملي مواجه است كه تاثير مستقيم بر روي وضعيت روحي و رواني او دارند. اين عوامل عبارتند از:
-
حضور در يك محيط جديد: در فضا محيط به طور كامل عوض ميشود. بيوزني اولين احساس ناخوشايندي است كه فضانوردان با آن مواجه ميشوند. عدم رؤيت شب و روز، محيط بسته و بسيار محدود، تغيير شرايط زندگي (استحمام، خواب، دفع، غذا خوردن و غيره) از ساير ويژگيهاي اين محيط جديد هستند [3].
-
دوري از خانه، خانواده و نزديكان: همانگونه كه اشاره شد، دوري از نزديكان بر روي هر انساني تاثيرات منفي دارد. در فضا، احساس تنهايي نيز به اين مساله اضافه ميشود. بايد توجه داشت كه در حوزههايي مانند دريانوردي هم اين مشكل وجود دارد، اما تفاوت اساسي آن با فضانوردي در اين است كه در فضاهايي مانند كشتي يا زيردريايي، به هر حال، عده زيادي از افراد مختلف حضور دارند، ولي اين حضور در فضا در ماموريتهاي كوتاهمدت حداكثر به هفت يا هشت نفر و در ماموريتهاي طولانيتر به دو يا سه نفر محدود ميشود [2].
-
تغيير برنامه معمول زندگي: بيشتر شامل تغيير در ساعات كاري و استراحت شخص فضانورد ميشود.
-
مواجهه با مسئوليت بسيار سنگين و دقيق: فضانوردان وظايف بسيار سنگين و دقيقي را بر عهده دارند. آنها اگرچه ميدانند كه قابليت اطمينان تجهيزات فضاپيما بسيار بالا است و سامانههاي پشتيبان زيادي براي هر سامانه وجود دارد، از اين هم واقف هستند كه كوچكترين اشتباه ممكن است به مرگ و عوارض بسيار هولناك منجر شود [3].
-
تغييرات در فيزيولوژي بدن: محيط فضا باعث ميشود تا در حين ماموريت و بعد از آن، تغييرات و عوارض نامطلوبي در فيزيولوژي بدني فضانوردان ايجاد شود. مثلاً يكي از شايعترين اين تغييرات، كه بيشتر در ماموريتهاي بلندمدت مشاهده ميشود، تحليل عضلاني است. از آنجاييكه روح و جسم انسان در ارتباط مستقيم با يكديگر هستند، هرگونه تغيير در شرايط بدني بر روي شرايط رواني نيز تاثير دارد [4].
يك فضانورد بايد براي مواجهه و مقابله با شرايط فوق، آمادگي روحي و رواني كافي را داشته باشد. فضانوردان در اردوهاي تمريني خود بسياري از شرايط مشابه را در محيطهاي شبيهسازي شده تجربه ميكنند تا در فضا دچار مشكل نشوند. يك فضانورد در هنگام گزينش و قبل از هر ماموريت آزمونهاي متعدد روانشناسي را پشت سر ميگذارد. به عنوان مثال، از فضانوردان خواسته ميشود تا در محيطهاي پُر سر و صدا و نامناسب آزمايشگاهي، به حل مسائل پيچيده رياضي بپردازند [2].
|
به طور كلي، دو عامل اصلي در شكلدهي شرايط روحي كوتاهمدت و بلندمدت انسان موثر است. اين دو عامل عبارتند از:
همانطور كه پيشتر نيز اشاره شد، فضانوردان در بدو انتخاب براي فضانوردي با مشكلات روحي و رواني درگير نبوده و از قابليتهاي شخصيتي و روحي بالايي برخوردارند. در واقع، عوامل رواني ذيل به صورت ذاتي در فضانورد وجود دارند:
-
اعتماد به نفس و شجاعت
-
هوش بالا
-
روحيه كار گروهي
-
قدرت تصميمگيري در شرايط بحراني
موارد فوق طي آموزشها و مراحلي كه فضانوردان پيش از سفر فضايي ميگذرانند، تقويت ميشود. مراكز تربيت فضانوردي، عوامل رواني فضانورد را به طور مرتب كنترل كرده و سعي ميكنند تا فضانورد را حتيالامكان در شرايط مشابه قرار دهند.
از طرف ديگر، طراحي و شرايط داخلي وسايل فضايي سرنشيندار و همچنين شرايط محيطي ايجاد شده براي فضانورد نيز در ارتقا و تثبيت سطح رواني بسيار حائز اهميت است. امروزه ثابت شده است كه ايجاد امكان ارتباط راه دور با خانواده و يا بستگان، نقش بهسزايي در كاهش اثرات منفي حضور در فضا بر سلامت رواني به دنبال دارد.
تجاربي كه از روانشناسي فضانوردان در دو ايستگاه فضايي مير و ايستگاه فضايي بينالمللي بهدست آمده است، تا حد زيادي به دانش پزشكي فضايي در اين زمينه كمك كرده است (تصاوير 2 و 3).
|
تصوير 2- ايستگاه فضايي مير |
|
تصوير 3- ايستگاه فضايي بينالمللي |
|
|
تصوير 4- والري پولياكوف، ركورددار حضور در فضا |
|
|
ايستگاه فضايي مير در سال 1986 توسط شوروي سابق در مدار زمين قرار گرفت. در مجموع، فضانوردان طي سيزده سال، حدود 90،000 نفر- ساعت در اين ايستگاه حضور داشتند. در سال 1995، والري پولياكوف (تصوير 4)، فضانورد معروف روس، ركورد 439 روزه اقامت مداوم در فضا را در اين ايستگاه به ثبت رساند [5].
دوره ماموريت فضانوردان در مير به طور معمول، ششماهه بود. در تحليلهايي كه از شرايط روحي و رواني فضانوردان به عمل ميآمد، اين دوره به سه بازه دوماهه تقسيم ميشد [5]:
- دو ماه اول: فضانوردان خيلي زود با محيط تطبيق پيدا كرده و بهخوبي فعاليت ميكردند.
- دو ماه دوم: فضانوردان به فعاليت خود ادامه ميدادند، اما آثار اوليه خستگي و ناراحتيهاي روحي در آنها پديد ميآمد.
- دو ماه سوم: علايم ناراحتيهاي روحي و رواني و بهويژه بيماري آستنيا، در فضانوردان كاملاً آشكار ميشد.
|
تجربه مير اطلاعات بسيار ارزشمند و مفيدي را در حوزه روانشناسي فضانوردي براي بشريت به ارمغان آورد. روسها اين اطلاعات را در اختيار برنامه ايستگاه فضايي بينالمللي قرار دادند. اين ايستگاه فضايي نيز توانست به خوبي از تجربيات ايستگاه فضايي مير استفاده كند.
يكي از مهمترين نتايج تجربيات مير در حوزه روانشناسي فضانوردان، كاهش مدت زمان ماموريت فضايي در ايستگاه فضايي بينالمللي از شش ماه به سه ماه بود. فضاي داخلي مير به نسبت آياساس بسيار كوچكتر بود و سر و صداي زيادي نيز به همراه داشت كه به لحاظ رواني، تاثيرات نامطلوبي روي فضانوردان ميگذاشت. اين مشكلات، در زندگي داخل ايستگاه فضايي بينالمللي به طرز چشمگيري مرتفع شدند. آياساس فضاي داخلي بزرگتري دارد و پنجرههاي بيشتري نيز براي مشاهده زمين و محيط فضا در آن تعبيه شدهاند (تصوير 5) [5].
|
تصوير 5- پنجرههاي تعبيه شده در مدول فضايي كوپولا در ايستگاه فضايي بينالمللي |
در طول برنامه ايستگاه فضايي بينالمللي ثابت شد كه ارتباط مستقيم راديويي يا تلويزيوني فضانوردان با زمين باعث شادي و طراوت رواني ايشان ميشود (تصاوير 6 و 7). در حال حاضر، ايستگاه فضايي بينالمللي مهمترين بستر براي انجام آزمايشها و تحقيقات روانشناسي فضايي براي سفرهاي فضايي بلندمدت است.
|
تصوير 6- فضانوردان در ارتباط با زمين از طريق ويدئو كنفرانس |
|
تصوير 7- فضانوردان در ارتباط با زمين از طريق ويدئو كنفرانس |
|
همانگونه كه ذكر شد، مقوله روانشناسي فضايي در آينده بسيار پررنگتر خواهد بود. با جديتر شدن مقولاتي مانند گردشگري فضايي، هتلهاي فضايي، سفرهاي فضايي گروهي و سفر به كرات دوردست (مانند مريخ)، لزوم توجه به مسائل روحي و رواني يك سفر فضايي بيشتر خودنمايي ميكند. به ناچار، گروه فضانوردان در طول مدت طولاني سفر به مريخ با مسائل رواني پيچيدهاي درگير خواهند بود.
به عنوان نمونه، در سفر به مريخ امكان ارتباط مستقيم نيز به دليل بُعد مسافت وجود نخواهد داشت. همچنين در اين حالت، هرگونه عمليات سريع امدادي نيز امكانپذير نخواهد بود. همه اين مشكلات، مسائل روحي و رواني فضانوردان را پيچيدهتر ميكند. با توجه به مطالب مطرح شده، روانشناسي جزء اجتنابناپذير تمام سفرهاي بلندمدت فضايي سرنشيندار آتي بشر خواهد بود كه همچنان، نياز به توسعه و مطالعه بيشتر و دقيقتر در اين عرصه ضروري به نظر ميرسد.
متن از Iranian space agency
|
|
مراجع
[1] - http://aerospacescholars.jsc.nasa.gov/has/ [2] - Rycroft M., "The Cambridge Encyclopedia of Space", Cambridge University Press, First Edition,1990. [3] - Seudfeld P., "Canadian Space Psychology: The future may be almost here", Canadian Psychology Journal, May 2003. [4] - http://www.esa.int/esaHS/ESAGO90VMOC_astronauts_0.html [5] - Freiberg P., "Psychology Keeps astronauts well grounded", APA (American Psychology Association) monitor online, Vol. 29, No. 3, March 1998.
|
|